شاید گریه اش زشت باشه اما فرشته کوچولوییه که توی مراسم سوگواری عزیزی، وقتی دلت خونه از دل خونی کسانت و چشمت گریه است از گریه هاشون، لبخندو به سادگی رو لبات میاره. دخترک زشت همسایه و فرشته کوچولوی من. اردک زشتی که جز منومامان بزرگش کس دیگه ای دوسش نداشت. من همیشه اردک زشتو دوست داشتم، عروسکای زشتم دوست دارم:)اما این کوچولورو ببینید.وقتی از زاویه درست نگاش کنید می فهمید که چقدر ظریف و زیباست.ا
تیرماه 1388، تهران، اسلامشهر

No comments: